خط کوفي و وجه تسميه آن

خط کوفي و وجه تسميه آن

خط کوفي که مشتق از خط سطرنجيلي سرياني بود در بين‌النهرين رواج يافت و اول کسي که آن خط را در جزيره العرب رواج داد حرب بن اميه بن عبد شمس از فضلاي قريش بود و براي تحصيل خط کوفي از مکه به طرف حيره (کوفه) حرکت کرده و زماني دراز در آنجا بماند و از استادانت فن طريقه و شيوه نوشتن خط کوفي را بياموخت تا خود در اين فن استاد شد سپس بمکه مراجعت کرد و عده‌اي از قريش نزد او تعليم گرفتند و بتدريج اين خط در مکه و جزيره العرب مشهور بخط کوفي گرديد- زيرا اين خط به وسيله حرب از کوفه به جزيره‌العرب آمده بود- بعد از حرب ابوطالب عم پيغمبر و پدر حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) و عفان بن ابي‌العاص در نوشتن خط کوفي اشتهار يافتند و اول کسيکه خط کوفي را در تحت نظم و ترتيب درآورد مراره‌بن‌مره بود از او دست به دست اسلم‌بن‌سدره رسيد و حرب‌بن اميه از اسلم ياد گرفت.

خط کوفي

خط کوفي

نويسندگان خط کوفي بعد از اسلام
بعد از ظهور دين اسلام عده‌اي در نوشتن خط کوفي اشتهار يافته که پنج تن آنها از ديگران معروفترند:
علي بن ابي‌طالب- عمر بن خطاب- عثمان- ابي‌بن‌کعب- زيد بن ثابت.

خطوطي که از خط کوفي مشتق گرديده
از خط کوفي دوازده شکل ديگر استخراج گرديد که اسامي آن خطوط بدين شرح است:
– طومار- – سجلات- – عهود- – مؤامرات- – امانات- – ديباج – – مديح- مرصع – رياس – غبار – حسن – بياض و حواشي

خط طومار را در نوشتن کتيبه‌هاي مساجد و عمارات بکار مي‌بردند و خط سجلات که قلم خفي‌نويسي بود و خطي درهم و برهم و پيچيده بود و تفسير آن مشکل بود. براي تسجيل سجلات بکار مي‌بردند- قباله‌جات و اسناد را با قلم عهود مي‌نوشتند- قلم مؤمرات و امانات نيز در نوشتن احکام و اسناد به کار مي‌رفته‌است. ديباح و مديح و مرصع و رياس در موارد تحرير بکار مي‌رفته و از يکدان تا شش‌دانگ چيز مي‌نوشته‌اند. با خط غبار و حسن و بياض قرآن و احاديث و روايات و ادعيه را مي‌نوشته‌اند و اين خطوط تمامي مشتق از خط کوفي بود که به سليقه کتاب مختصر تغييراتي پيدا کرده بود و مردم بيشتر با اشکالات مواجه مي‌شدند و اختلاف خطوط رو به فزوني گذارد و چند قلم ديگر نيز پيدا شد- اين خطوط دوازده‌گانه را اسحاق حماد که در سنه يکصد و پنجاه و چهار هجري وفات يافته اختراع کرد و پس از وي برادرش ضحاک و بعد از او ابراهيم سکزي و برادرش اسحاق که از مردم سيستان ايران بودند در حسن خط مشهور شدند. بعد از وفات ابراهيم سکزي در دويست هجري و اسحاق در دويست و ده اسناد اصول سکزي شهرت يافته و از کتاب مخصوص مأمون شد و قوانيني وضع کرد و رساله‌اي به نام (رساله جامع) نگاشت- فضل‌بن سهل مروي ايراني وزير مأمون عباسي نيز تصرفات عالمانه‌اي در خط کرده و مقدم قلم (رياسي) که منسوب برياست او است اختراع و چند شکل ديگر از پرتو اهتمامات او پيدا شد که روي هم سي و هفت شکل خطوط در ميانه کتاب و نويسندگان دربار خلافت دور مي‌زد باين ترتيب:
کوفي- طومار- جليل – مجموع -رياسي – ثلثين – نصف – جوانحي – مسلسل – غبار جليه – مؤامرات – محدث – مدمج – منثور- مقترن- حواشي- اشعار – لؤلؤي – مصاحف – فضاح النسخ – غبار- عهود – معلق – مخفف- مرسل – مبسوط- مقود- ممزوج – مفتح – معماه -مؤلف- توامان- معجز- مخلع – ديواني- سياقت – قرمه که اين اختلاف اسامي منسوب به مخترعين هر خط و درشتي و ريزي بوده‌است.
اين خطوط تا زمان المقتدر بالله که در سال دويست و نود و پنج بر تخت خلافت نشست مستعمل بود در اين وقت است که نابغه در خط ابن مقله بيضاوي بمنصه ظهور رسيد و خط را از بلاي اختلاف مشاکل و تغييرات نجات داد و از هر جهت اين خط را پيراسته و آراسته کرد.

asaran